بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عهد * تاریخ نوشته: 95/3/13

   امروز میخوام درباره یک موضوع خیلی مهم صحبت کنم: درباره عهد الهی. قبل از اینکه صحبت هام رو شروع کنم باید بگم که اگر به این مبحث علاقه پیدا کردید میتونید در قسمت سلسله روایت عهد مطالب را بهتر از نوشته های من دنبال کنید.

   همه ما یه معنی هایی از عهد تو ذهنمون داریم مثل قول دادن و پیمان بستن. وقتی که صحبت قول و پیمان میشه باید بگیم بین چه کسانی بسته شده ست.

   یه بنده خدایی میگفت که خدا به هیچ کسی بیخودی مقام و جایگاه نمیده، اگر میده حتما شایستگی اش رو داشته و امتحان اش رو پس داده. به ماجرای حضرت ابراهیم توجه کنید: حضرت ابراهیم به خدا (به مفهوم و نه عین عبارت) میفرماید: من میخوام آن پنج تن وعده داده شده در ذریه من باشند. حالا برای اینکه به این هدیه برسد، امتحان های بسیار سختی رو پشت سر میگذارد. از جمله تنها گذاشتن حضرت اسماعیل و مادرش حضرت هاجر در بیابان و قربانی کردن تنها فرزندش حضرت اسماعیل. قبلا توضیح دادم که کلمات در قرآن به چه کسانی اشاره دارد. حالا به آیه 124 سوره بقره توجه کنید:

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین

 ‏

و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم‏] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به ظالمان نمى‏رسد.»

از این آیه چه اطلاعاتی بدست می آید؟

-         وسیله آزمایش حضرت ابراهیم کلمات هستند.

-         امامت مسئله ای قرآنی ست و نه عنوانی که شیعه از خود ساخته باشد.

-         امام را باید خدا تعیین کند. ( گفت من تو را پیشوای مردم قرار دادم. )

-         این موضوع به عهد الهی در خصوص امامت اشاره دارد. پیمان من.

-         ظالمان در مقابل عهد الهی و امامت قرار دارند و حتی شاخه ای از دودمان حضرت ابراهیم را تشکیل داده اند.

   ما سه نوع ظلم داریم ظلم به خود، ظلم به مردم و ظلم به خدا. کسی که هیچ نوع ظلمی رو انجام نمیدهد امام معصوم ست.

   حالا سوالی پیش می آید و آن اینکه عهد الهی به کدام شاخه از ذریه حضرت ابراهیم میرسد؟ شاخه اسماعیل یا شاخه اسحاق.

   پاسخ در آیه 73 سوره هود ست. در چند آیه قبل فرشتگان به حضرت ساره بشارت به اسحاق و یعقوب میدهند در ادامه حضرت ساره بسیار تعجب میکند و میگوید آیا فرزند آورم، درحالی که پیر زن هستم و شوهرم هم پیر شده ست. سپس فرشتگان گفتند: «آیا از کار خدا تعجّب مى‏کنى؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان [رسالت‏] باد. بى‏گمان، او ستوده‏اى بزرگوار است.»

قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ

   برکت در این آیه بمعنای پیامبر و کثرت در اولاد ست. اگر فرض کنیم که حضرت ابراهیم دو اهل بیت داشته باشد که یکی بیت حضرت هاجر و دیگری بیت حضرت ساره باشد این آیه با بکار بردن ضمیر جمع (علیکم) به بیت حضرت هاجر اشاره میکند. (حضرت ابراهیم، حضرت هاجر و حضرت اسماعیل). در حالی که فرشتگان به حضرت اسحاق بشارت میدهند پس هنوز حضرت اسحاق بدنیا نیامده ست درنتیجه بیت حضرت ساره عبارت اند از (حضرت ابراهیم و حضرت ساره)

   نتیجه اینکه اگر آیه به برکت خاص در شاخه اسحاق اشاره داشت نباید صیغه جمع بکار میرفت.

   چرا از لفظ برکت خاص استفاده کردم زیرا که در نسل حضرت اسحاق هم برکت وجود دارد از جمله حضرت یعقوب، حضرت یوسف، حضرت موسی و حضرت عیسی که همه از پیامبران بزرگ الهی هستند. اما برکت خاص و شکوفایی شجره طیبه و بخصوص نسل امامت در ذریه حضرت اسماعیل خواهد بود.

   در قسمت های مختلف از کتاب مقدس لفظ بارور شدن، خیر کثیر و کثرت در اولاد و فرزندانبیان شده ست. در این راستا به آیات سوره کوثر توجه کنید.

بنام خداوند بخشنده بخشایشگر * همانا ما به تو خیر کثیر دادیم (1) پس برای خدا نماز بجا آور و قربانی بده (2) همانا دشمن تو مقطوع النسل ست.

   باید بگم که عهد الهی با بنی اسرائیل بسته شد، اما آن ها عهد شکستند: چه زمانی که گوساله پرستی اختیار کردن، چه زمانی که وارد ارض موعود نشدند و چه زمانی که بر یک نوع غذا صبر نکردند. پس عهد با اولاد اسماعیل بسته شد. به نظرتون هدیه عمل کردن به این عهد برای امامان ما چی میتونه باشه؟

   آیه 54 سوره نساء: بلکه مردم، براى آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده حسد مى‏ورزند ؛ در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکى بزرگ بخشیدیم.

   نکته دیگر و بسیار مهم این ست که ما باید با امامان عهد ببندیم و یاری شان کنیم. همون طور که در دعای عهد میگوییم:

  پروردگارا من در صبح همین روزم و تمام ایامی که در آن زندگانی کنم با او عهد خود را تجدید میکنم و عقد و بیعت او بر گردن من ست، که هرگز از این عهد برنگردم و تا ابد بر آن ثابت قدم باشم.

  یا در دعای ابتدای قرآن از امام صادق میگوییم: اللهم انی نشرت عهدک و کتابک.

عهد شکستن:

   0*( ما باید بسیار مراقب باشیم که عهدی رو که بستیم، نشکنیم. )*0 که این کار گناه بزرگی ست. نمونه عهد شکستن رو میتونید در بنی اسرائیل ببینید، وقتی عهد شکستن، مورد لعن واقع شدن و به این دلیل: دل هاشون سنگ شد، در ادامه به تحریف کتب الهی پرداختن و بعد از آن به قتل انبیا الهی رو آوردند.

   13 سوره مائده: پس به [سزاى‏] پیمان شکستنشان لعنتشان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم. [به طورى که‏] کلمات را از مواضع خود تحریف مى‏کنند، و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند. و تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى‏شوى، مگر [شمارى‏] اندک از ایشان [که خیانتکار نیستند]. پس، از آنان درگذر و چشم پوشى کن که خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد.

  155 سوره نساء: پس به [سزاى‏] پیمان‏شکنى‏شان، و انکارشان نسبت به آیات خدا، و کشتار ناحقّ آنان [از] انبیا، و گفتارشان که: «دلهاى ما در غلاف است» [لعنتشان کردیم‏] بلکه خدا به خاطر کفرشان بر دلهایشان مُهر زده و در نتیجه جز شمارى اندک [از ایشان‏] ایمان نمى‏آورند.

   کلام آخر اینکه راه بیرون شدن از این سیکل: سنت اشک ست، با اشک ریختن دل نرم میشود و وقتی که دل نرم شد آنوقت برای قبول عهد آماده میشود. دو دعای مربوط به امام زمان: 1) دعای عهد و 2) دعای ندبه.

ببخشید که متن طولانی شد. با تشکر